جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
بارهای افشاگری: الهیات شبانی محرمانگی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Virginia R. Morgan
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : دریافت اطلاعات محرمانه می تواند برای ارائه دهندگان مراقبت های شبانی بار سنگینی ایجاد کند. این پایان نامه بررسی محرمانه بودن شبانی و بارهای مرتبط با دریافت افشای محرمانه بر اساس مصاحبه با سیزده ارائه دهنده شبانی، مروری بر ادبیات تاریخی، قانونی و مراقبت های شبانی را ارائه می دهد. تجزیه و تحلیل موضوعی مصاحبه ها سه نوع بار مرتبط با دریافت افشای محرمانه را شناسایی کرد: 1) بارهای حرفه ای مرتبط با شفاف سازی هنجارها و استانداردهای محرمانگی شبانی در پرتو هنجارهای گروهی، مذهبی و جماعت. 2) بارهای اخلاقی زمانی ایجاد می شود که ارزش اخلاقی رازداری شبانی با ارزش اخلاقی مهم دیگری در تضاد باشد. و 3) بارهای ساختاری که از خدمت در یک نقش محرمانه تعیین شده، عوامل هویت ارائه‌دهنده، یا ملاحظات زمینه‌ای در مورد محیط وزارت فرد ناشی می‌شود. مصاحبه ها نشان داد که بسیاری از ارائه دهندگان شبانی از بیانیه های فرقه ای و منابعی که استانداردهای هنجاری رازداری شبانی را مورد توجه قرار می دهند، بی اطلاع هستند. علاوه بر این، خدمت در یک نقش محرمانه تعیین شده می تواند به افزایش خطر آنچه که من آن را خستگی پذیری می نامم کمک کند. این مطالعه نشان می‌دهد که عدم تفکر الهیاتی درباره رازداری، خطر فقیر کردن عملکرد شبانی را به دنبال دارد. در حالی که ملاحظات قانونی، کدهای اخلاق حرفه‌ای و هنجارهای اجتماعی برای رازداری مفید باقی می‌مانند، از دست دادن زمینه الهیاتی برای شیوه‌های رازداری، منابع در دسترس مراقبان شبانی را برای مشارکت و مدیریت استرس و بارهای احتمالی ناشی از افشای محرمانه کاهش می‌دهد. در این پایان نامه من استدلال می کنم که اعتماد رابطه ای بهینه، مشارکت الهی با خلقت را مشخص می کند، و بنابراین ثمربخش ترین شالوده را برای و بیان رازداری شبانی فراهم می کند. من با تکیه بر منابع در الهیات فرآیندی، فلسفه و روانشناسی، الهیات شبانی رازداری را بر اساس مدلی از اعتماد رابطه ای مطلوب ارائه می کنم که در درک رابطه عهدی قرار دارد. این مدل منبعی را برای مدیریت بارهای ناشی از دریافت افشاهای محرمانه از طریق ایجاد توازن بین ابعاد دریافتی و عاملی قدرت، قرار دادن وظایف مراقبتی در درک عهد رابطه‌ای که عشق به رحمت و اجرای عدالت را در اولویت قرار می‌دهد، و بازپس گیری الهیات به عنوان منبعی برای مدیریت فراهم می‌کند. معضلات اخلاقی ناشی از مراقبت شبانی.
جهان را به خدا تقدیم کنید: ماکسیموس اعتراف کننده در مورد "سکولار" و الهیات غیر مذهبی واتیکان دوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Anthony V. Marco
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تأملات کلیسایی پس از مجلس شورای اسلامی عمدتاً از توصیف لومن جنتیوم از افراد غیر مذهبی انتقاد کرده است. این انتقاد حول دو مفهوم متمرکز است: اینکه مسلک غیر روحانی اساساً در میان زندگی و کار جهان رخ می دهد و «خصلت سکولار» دارد و این که فعالیت غیر روحانیان به عنوان مشارکت در کشیش مسیح، تقدیس است. خود دنیا به خدا بر اساس این نقد، این مفاهیم مشکل زا هستند، زیرا وظیفه افراد غیر روحانی در جهان را در کنار وظیفه روحانیون که تنها مالکان مقدسات هستند، قرار می دهند. این با الهیات فیض قرن بیستم ترکیب شده است. تصدیق یک وظیفه انسانی برای تقدیس برابر است با این استدلال که جهان قبلاً از فیض خدا پر نشده است. این مسائل با هم مجموعه‌ای از جفت‌های دوگانه غیرقابل قبول را ایجاد می‌کنند: فعالیت مجزای مذهبی/روحانیت متضمن تقسیم‌بندی بین سکولار/مقدس و در نهایت خدا و جهان است. دیدگاه الهیات ماکسیموس اعتراف کننده اصلاحی برای دیدگاه های بیان شده در ادبیات پس از واتیکان دوم است. من استدلال می کنم که در جهان بینی الهیات ماکسیموس، خیر خلقت برای تقدیس به بشریت سپرده شده است. تقدیم آفرینش به خدا برخاسته از خوبی خود خلقت است که بر اساس مفهوم حداکثری لوگوی استوار است. این عمل کاهنی است که بشریت را با خلقت متحد می کند و اشتراک خدایی مشترک آنها را تشکیل می دهد. لنز ماکزیمین همچنین به تعمیق و غنی‌تر کردن توصیف Lumen Gentium از افراد غیر روحانی کمک می‌کند و پایه‌ای برای کاوش بیشتر در حرفه غیر روحانی است.
گفتگوی بین ادیان رابطه ای: استدلال های میان رشته ای از الهیات خالق/مخلوق و درهم تنیدگی کوانتومی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Joyce Ann Konigsburg
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : جهانی‌شدن، پیشرفت‌های تکنولوژیکی و جهان‌بینی‌هایی که دیگران را با سوء ظن درک می‌کنند، همگی آگاهی جامعه را از کثرت دینی و در پی آن ضرورت گفتگوی مؤثر میان ادیان را تشدید می‌کنند. درگیر شدن در گفتگوی بین ادیان از طریق برخوردهای روزانه، گفتگوها، نگرانی های مشترک و تجربیات مشترک دینی، پلورالیسم دینی را ارتقا می دهد. با این وجود، وضعیت کنونی گفتگوی بین ادیان در بن بست است. رویکردهای هستی‌شناختی جوهری موجود آن چالش‌های هژمونی، نخبه‌گرایی، و به حاشیه رانده‌سازی و همچنین تنش‌های بین اهداف قطری وحدت دینی در مقابل هویت منحصربه‌فرد دینی را معرفی، تداوم یا بدتر می‌کند. مدل‌های هستی‌شناختی ماهوی بر استقلال دینی به جای هرگونه ارتباط رابطه‌ای بین سنت‌های دینی تأکید می‌کنند. این روش های رایج مانع از گفتگوی مؤثر بین ادیان می شود. در پاسخ، این پروژه هستی شناسی رابطه ای را به عنوان روشی سازنده برای پرداختن به مسائل موجود در گفتگوی بین ادیان پیشنهاد می کند. هستی شناسی رابطه ای ادعا می کند که واقعیت به مثابه بودن در رابطه است. با به کارگیری هستی‌شناسی رابطه‌ای، شرکت‌کنندگان گفتگوی بین‌ادیانی، وحدت بنیادی مرتبط با یکدیگر را تشخیص می‌دهند و در عین حال به ویژگی‌های هر سنت مذهبی احترام می‌گذارند. علاوه بر این، رابطه به خنثی کردن نابرابری های قدرت و به حاشیه رانده شدن کمک می کند. این پروژه برای نشان دادن هستی شناسی رابطه ای و توضیح مزایای آن برای گفتگوی بین ادیان، مدل های درهم تنیدگی کوانتومی و رابطه خالق/خلق مسیحیت را ارزیابی می کند. قرار دادن دیدگاه‌های میان رشته‌ای از علم و دین در گفتگو اساساً روش‌شناسی پروژه را نشان می‌دهد، هستی‌شناسی رابطه‌ای را به عنوان روشی مؤثر برای بهبود اثربخشی گفت‌وگوی بین مذهبی تأیید می‌کند.
پیکربندی مجدد و دگرگونی مسیحیت در پارادایم پست مدرن الهیات و علوم اجتماعی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jung chul Park
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : برخلاف گزاره «نظریه سکولاریزاسیون»، مسیحیت نه ناپدید شده و نه به قلمرو خصوصی عقب نشینی کرده است. بلکه خود را به اشکال جدید با ویژگی‌های جدید تبدیل کرده است و با درگیر شدن در جامعه از طریق راه‌های جدید، نقش مهمی را در عرصه عمومی ایفا می‌کند. جامعه جهانی هدف این تحقیق بازنگری و بیان مجدد پایداری و پتانسیل، ارزش اساسی مسیحیت، با بررسی مسیرهای دگرگونی ریخت‌شناختی مسیحیت در آخرین دنیای مدرن از طریق رویکردی جدید پساسکولار فراتر از هر دو گفتمان است. «سکولاریزاسیون» و «تجدید مجدد دینی» و حضور عمومی مسیحیت بر اساس مشارکت سیاسی-اجتماعی مسیحیت در حوزه عمومی در دو جنبه تجربی و هنجاری. و بازسازی معنای اساسی مسیحیت به عنوان یک عامل بازتابی با بررسی پتانسیل آن از طریق بحث در مورد اینکه چگونه ایمان مسیحی می تواند الهام بخش باشد و بر شکل گیری انسان در جامعه جهانی سرمایه داری امروزی از یک طرف و ایجاد جایگاهی برای غلبه بر آن تأثیر بگذارد. نقایص درونی به عنوان یک دین از طریق بازتاب رادیکال در پارادایم پست مدرن از سوی دیگر. بحث محوری این تز این است که نه رویکردهای مدرن و نه پست مدرن و نه مواضع سکولار و نه ضد سکولار از نظر مفهومی برای نفوذ در ابهامات حضور دین در جامعه معاصر مفید نیستند. رفتن به سمت رویکرد پساسکولار و پست مدرن به معنای اعمال تفکر خطی نیست. پیشنهاد بیشتر این است که به راهی بیندیشیم که هر دو را انکار نکند، بلکه سعی کند فراتر از آنها فکر کند ("بازسازی"). با انجام این کار، این مطالعه عمیق‌تر به جامعه‌شناسی معنای دینی در جامعه می‌پردازد تا جامعه دینی، و الهیات فلسفی-اجتماعی را به جای فلسفه دین.
تفسیر مجدد نمادهای کتاب مقدس از طریق زندگی و داستان های زنان ویکتوریایی: "در مدار امکان قرار گرفتن" [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Kara Lynne Pickens
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز استدلال می‌کند که تغییرات قرن نوزدهم در هرمنوتیک، زنان را قادر ساخت تا با تفسیر مجدد روایات کتاب مقدس در متون داستانی، تصورات ویکتوریایی از زنانگی را بازبینی کنند. با توجه به این تغییرات، معنای نمادهای کتاب مقدس به طور فزاینده ای با تجربه شخصی خواننده گره خورده بود. این امر زنان را قادر می سازد تا این نمادها را برای بازتاب تجربیات خود به عنوان زنان بازتفسیر کنند. این رویکرد هرمنوتیکی به دلیل تحقیق انتقادی در ماهیت متن کتاب مقدس شکل گرفت که منجر به زیر سؤال بردن اعتبار کتاب مقدس شد. پرسش‌های مربوط به اعتبار کتاب مقدس این امکان را برای نویسندگان ویکتوریایی فراهم کرد تا از متون خیالی برای تفسیر مجدد نمادهای کتاب مقدس استفاده کنند، که منجر به بازبینی مداوم نمادهای کتاب مقدس توسط خوانندگان و نویسندگان شد. همانطور که اقتدار کتاب مقدس ناپایدار شد، نقش های جنسیتی که ریشه در نمادهای کتاب مقدس داشتند نیز بی ثبات شدند. رمان‌های نویسندگان زن که نمادهای کتاب مقدس را دوباره تجسم می‌کردند، به تجربیات خود این نویسندگان به‌عنوان زنان به عنوان زنانی که این نمادها را در زندگی و کار خود تجسم می‌دادند، صدا می‌داد و در نتیجه به درک جدیدی از زنانگی ویکتوریایی منجر شد. جورج الیوت به‌ویژه از تغییرات هرمنوتیکی که در طول قرن به دلیل مشارکت گسترده او در جنبش‌های فلسفی و کلامی آن دوران رخ می‌داد آگاه بود، و رمان‌های او نشان می‌دهند که چگونه این تغییرات بر کار او تأثیر گذاشته است. تفسیر مجدد روایات کتاب مقدس در رمان های او همچنین نشان می دهد که او چگونه این نمادهای زنانه کتاب مقدس را در زندگی خود تجسم می بخشد. در حالی که آگاهی الیوت از تغییراتی که در عمل هرمنوتیک رخ می دهد در کار او مشهود است، او تنها در اتخاذ این رویه هرمنوتیکی نبود. الیزابت گاسکل، رمان‌نویس، نمادهای کتاب مقدس را دوباره تجسم و تجسم کرد، اما تجربه او به‌عنوان یک زن ویکتوریایی به‌طور چشمگیری با تجربه الیوت متفاوت بود و او را به تفسیر مجدد متمایز از این نمادها در زندگی و رمان‌هایش سوق داد. به همین ترتیب، جوزفین باتلر، فعال اجتماعی، روایات کتاب مقدس زنانه را به منظور درک زندگی او در رابطه با زنان «سقوط» که با آنها کار می کرد، بازتفسیر کرد. این سه زن به این دلیل برای این پروژه انتخاب شده‌اند که چگونه نشان‌دهنده تغییرات قرن نوزدهمی در عمل هرمنوتیک به سمت نمادهای کتاب مقدس هستند، علاوه بر شباهت‌های مشترک و تفاوت‌های برجسته بین آنها. بررسی این موضوعات نیازمند چارچوبی نظری است که ادبیات، فلسفه، جامعه شناسی، تاریخ، الهیات و نظریه فمینیستی را در بر می گیرد. با این حال، اساساً این پروژه با هرمنوتیک الهیات و ماهیت نمادهای کتاب مقدس سروکار دارد. این پروژه تأثیر الهیات قرن نوزدهمی دیوید فردریش اشتراوس و لودویگ فویرباخ را بر هرمنوتیک ویکتوریایی بررسی می‌کند و از کارهای اخیر پل ریکور، ژاک رانسیر، و کارولین واکر باینوم برای فرمول‌بندی چارچوبی برای درک تفسیر ویکتوریایی نمادهای کتاب مقدس استفاده می‌کند
تغییر شکل الهیات و پراکسیس فرهنگ سازی از طریق گفتگوی بین مذهبی بین کلیسای کاتولیک و مذهب سنتی آفریقا در ایگبولند، نیجریه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Cajetan Anyanwu
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : قبل از ظهور مسیحیت در ایگبولند، مردم مذهب سنتی ایگبو را انجام می دادند. آنها به یک وجود عالی (چوکو/چینکه) اعتقاد داشتند که خدایان کوچکتر دیگری را به عنوان پیام رسان دارد، از جمله آلا/آنی قدرتمندترین خدای روی زمین. آنها به اجداد خود احترام می گذاشتند ، که به اعتقاد آنها هنوز با افراد زنده ارتباط دارند و با آنها ارتباط برقرار می کنند. بنابراین، مفهوم خدا به عنوان واقعیت نهایی یک جنبه وجودی پویا از جهان بینی ایگبو است. به طور قاطعانه، برای مبلغان اروپایی کوته فکری بود که ادعا کنند مردم ایگبو قبل از معرفی مسیحیت در ایگبولند در قرن نوزدهم هیچ شناختی از خدا نداشتند یا فاقد دین بودند. مبلغان مسیحیت را در ایگبولند به عنوان دین برتر معرفی کردند، با این فرض که مفهوم خدا قبلاً در فرهنگ ایگبو وجود نداشت. این پایان نامه به بررسی ادعای مبلغان اروپایی مبنی بر معرفی خدا و دین به آفریقا و به ویژه در ایگبولند می پردازد و استدلال می کند که مبلغانی که برای معرفی یک دین خارجی به ایگبولند آمده بودند نتوانستند با دین و فرهنگ سنتی ایگبو گفتگو کنند. از نظر الهیات، هنگامی که ایمان مسیحی با فرهنگ در تعامل است تا پیام انجیل در آن فرهنگ تجسم یابد، نتیجه آن فرهنگ سازی است. این فرآیند فرهنگ‌سازی، پایه‌های خود را در تجسم کلام خدا که در انجیل یوحنا شرح داده شده است، دارد. از این رو، اسقف‌های آفریقا و ماداگاسکار، در جریان سینود 1974، عاقلانه مدل تجسم را به جای «انطباق» انتخاب کردند، که آن را برای بشارت منسوخ می‌نامیدند. این پایان نامه استدلال می کند که عمل فرهنگ سازی در کلیسای ایگبولند امروزی هنوز محقق نشده است، زیرا ارزش های فرهنگی ایگبو با ورود مسیحیت به کشور شروع به محو شدن کردند. کلیسای ایگبولند ظاهری خارجی دارد و هنوز مراسم مذهبی خود را توسعه نداده است. از نظر وجودی، جشن های مذهبی در کلیسای ایگبولند امروزه اکثر روش های عبادت اروپایی را که مبلغان خارج از کشور آورده اند حفظ کرده است. اعمال فرهنگی و مذهبی در ایگبولند قبل از ظهور مسیحیت توسط مبلغان مذهبی به عنوان بت پرستی، شیطانی، خرافی و شیطانی برچسب منفی داده می شد. بنابراین، گفتگوی بین مذهبی بین دین مسیحی ورودی و مذهب سنتی ایگبو نادیده گرفته شد. با این حال، پویایی یک ایمان معین که با فرهنگ جدید یا دین دیگر ملاقات می کند، مستلزم گفتگوی بین مذهبی بین این دو است. نتیجه گفتگو درک متقابل است که با احترام به هر دین و فرهنگ تقویت می شود.
ارزیابی استدلال ها درباره عینیت اخلاقی وجود خدا
نویسنده:
Martin Dunkley Smith
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اکثر استدلال‌های اخلاقی برای خداباوری ادعا می‌کنند که بهترین پاسخ‌ها در مورد اینکه آیا ویژگی‌های اخلاقی عینی قابل تقلیل هستند، به چه چیزی می‌توان تقلیل داد، آیا مصداق آن‌ها قابل توضیح است یا خیر، و چه چیزی می‌تواند توضیح را انجام دهد، توسط اراده‌گرایی الهیاتی ارائه می‌شود. خداباوران دو استدلال عمده برای ترجیح نسخه تقلیل اراده گرایی به تقلیل ویژگی های اخلاقی به خواص طبیعی دارند. اولی معتقد است که اگر ویژگی های اخلاقی به ویژگی های طبیعی کاهش یابد، باید ارتباط مفهومی خاصی بین مفاهیم اخلاقی و مفاهیم طبیعی وجود داشته باشد. اتهام این است که این ارتباط وجود ندارد. دومی معتقد است که اگر خواص اخلاقی به خواص طبیعی کاهش یابد، ویژگی های اخلاقی باید به شیوه صحیح بر خواص طبیعی نظارت داشته باشند. اتهام این است که آنها چنین نظارتی نمی کنند. خداباوران همچنین استدلال برجسته ای برای ترجیح نسخه علّی اراده گرایی به دیدگاه های غیر تقلیل گرایانه درباره ویژگی های اخلاقی دارند. بر این باور است که اراده گرایی نقطه توقف توضیحی عمیق تر و ساده تری را فراهم می کند. من استدلال می کنم که هر سه استدلال نمی توانند مزیتی برای داوطلب گرایی نشان دهند. هیچ ارتباط مفهومی وجود ندارد که به طور قابل قبولی الزامی برای کاهش باشد که ویژگی‌های طبیعی را استثنا کند و ویژگی‌های خداباورانه را مجاز کند. خداباوران نمی توانند نشان دهند که خواص طبیعی در برآورده کردن الزامات برتری ناکام هستند بدون اینکه اراده گرایی را در برابر یک اعتراض قدرتمند آسیب پذیر بگذارند. و اراده گرایی علّی مستلزم طرح حداقل یک واقعیت اخلاقی بی رحمانه درباره اقتدار اخلاقی خداوند است. دیدگاه‌های غیر تقلیل‌کننده همچنین می‌توانند یک واقعیت بی‌رحمانه را مطرح کنند - یکی در مورد احترام به افراد. و تلاش‌ها برای نشان دادن اینکه یک واقعیت بی‌رحمانه اراده‌گرایی، سادگی درونی بیشتری دارد، با شکست مواجه می‌شوند. از آنجایی که خداباوران اراده گرایی را نشان نداده اند که نسبت به رقبای خاص برتری داشته باشد، آنها اراده گرایی را نشان نداده اند که نسبت به همه رقبا برتری داشته باشد. از این رو، نشان داده نشده است که اراده گرایی بهترین پاسخ ها را به سؤالات مربوط به کاهش و تبیین ویژگی های اخلاقی ارائه می دهد.
بی روح کردن دین: خداباوری شکاکانه هیوم و انتقاد او از دین مبتذل در متن
نویسنده:
Peter Zoltan Hartl
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه ارائه تفسیری بدیع از نقد هیوم از دین، موضع او در مورد خداباوری و برداشت او از دین حقیقی است. فلسفه دين هيوم و ديدگاه‌هاي معرفت‌شناختي كلي وي و نيز نظريه اعتقادي او در زمينه تاريخي خود بررسي شده و با ديدگاه‌هاي بديل اصلي در فلسفه دين در قرن هفدهم و هيجدهم در تقابل قرار مي‌گيرد. تفسیر من به طور گسترده از محققانی پیروی می کند (از جمله گسکین، 1988؛ لیوینگستون، 1998؛ یودر، 2008؛ و ویلیس، 2015) که عبارات خداباوری تأییدی هیوم را به عنوان بیان صادقانه دیدگاه های او می دانند و در نتیجه هیوم را یک دین شناس غیرمسیحی خوانده اند. . با این حال، این پایان‌نامه از دیدگاهی متفاوت و ظریف‌تر در مورد خداباوری و دین هیوم نسبت به دیدگاه‌هایی که این محققان ارائه کرده‌اند، دفاع خواهد کرد. این پایان نامه موقعیت هیوم را در جهتی روشن از خداباوری حداقلی به دیدگاهی ناشناس و نامعین درباره خدا بازسازی می کند. با توجه به موضع او درباره خداباوری، دو دوره مختلف در زندگی فکری هیوم متمایز می شود: دوره اول، دوره حداقلی خداباوری او، از نامه ای از یک جنتلمن (1745) تا حدود 1776 امتداد دارد. دوم، دوره اگنوستیک/نامعین هیوم، در سال 1776 (یا اندکی قبل از آن) آغاز می شود. تفسیر کنایه آمیز-الحادی از هیوم نیز به تفصیل مورد انتقاد قرار گرفته است. متون عمده هیوم در مورد فلسفه دین در فصول جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد. تحلیل متنی دقیق از اظهارات خداباورانه هیوم نشان می دهد که او یک خداباور حداقلی بود (به استثنای سال 1776). من توضیحات احتمالی را ارائه خواهم داد که چگونه هیوم (در دوره خداباوری حداقلی قبل از 1776) صادقانه از یک طرف خداباوری حداقلی را پذیرفته و از طرف دیگر الهیات طبیعی را نقد می کند. این رساله برای بررسی ارتباط بین فلسفه دین هیوم و سایر حوزه های فلسفه او (از جمله معرفت شناسی و فلسفه اخلاق) و همچنین برای تکمیل تحلیل موضع متأخر او در مورد ادم گرایی، نقد احساسات گرایانه هیوم از دیدگاه خداوند را بررسی می کند. یک شخصیت اخلاقی و روان‌شناسی انسان‌مانند، و همچنین نقد او از ایده‌های انسان‌سازی 2 در دین، ارائه شده در تاریخ طبیعی دین. این پایان نامه همچنین چگونگی ارتباط جنبه های مختلف فلسفه هیوم - نظریه احساسات هیوم و احساسات گرایی او و همچنین فلسفه دین او به طور کلی - را توضیح می دهد. مطابق با این تز که موضع هیوم در مورد خداباوری از خداباوری به آگنوستیسم تبدیل شده است، تفسیر من از برداشت هیوم از دین واقعی با اندیشمندانی که به هیوم موضع ثابت و تغییرناپذیری در مورد خداباوری نسبت می دهند متفاوت است (مثلاً لیوینگستون، گسکین و یودر). . با تکیه بر بحث از نظریه عواطف هیوم و احساسات گرایی او، و همچنین نقد او از انسان گرایی، از تصویری از دین واقعی هیوم به عنوان تصویری متعالی، روشنفکرانه و رام شده از احساسات و تمایلات مذهبی دفاع می کنم که به ما در تنظیم و تنظیم و تنظیم آن کمک می کند.
معمای سفید: کدورت، چشم انداز، و شکل گیری الهیاتی سوبژکتیویته سفید [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nathan David Pederson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من استدلال می‌کنم که بررسی مفهوم «کدری» می‌تواند تنش فزاینده‌ای را در پدیدارشناسی معاصر سفیدی نگه دارد: از یک سو، اصرار بر اینکه سفیدی ذهنی و عادتی است. از سوی دیگر، اصرار بر اینکه سفیدی یک افق جهانی فعال و عینی یا نیروی هستی شناسی است که سوژه را شکل می دهد. در طرح این بحث، توضیح می‌دهم که چگونه مفهوم کدورت، پدیدارشناسی هرمنوتیکی سفیدی را شکل می‌دهد که می‌تواند با این که چگونه سفیدی خود را به عنوان خوش‌خیم از طریق استفاده از نمادی از شر در گفتمان الهیاتی پنهان می‌کند، دست و پنجه نرم می‌کند، حتی زمانی که می‌تواند به طور ملموس‌تر در جهان عمل کند. همانطور که از طریق شبکه ای از گفتمان های اخلاقی تجسم یافته است. من از یک پدیدارشناسی صرفاً ایدئتیکی سفیدی فاصله می‌گیرم تا بررسی کنم که چگونه سفیدی به این طریق بینش الهیاتی را شکل می‌دهد. به ویژه، من یک انحراف در اطراف بی‌واسطگی «دید سفید» انجام می‌دهم تا بررسی کنم که چگونه دید مدرن با ظهور پرسپکتیو به‌عنوان نمادگرایی رنگ و تاریکی در نمادگرایی گسترده‌تر از شر، توسعه می‌یابد. مفهوم «کدری» همچنان این بررسی را در کنار هم نگه می‌دارد زیرا این توسعه بینش و دیدگاه مدرن از درون مسیر آموزه عرفانی مسیحی «تاریکی خدا» توسعه می‌یابد. دو شخصیتی که در قلب مطالعه من قرار دارند، گرگوری نیسا (335-394) و نیکلاس کوزا (1401-1464)، ما را به قلب این مسئله دیدن در تاریکی می رسانند، و به ویژه کوزا این موضوع را مستقیماً بر روی آن متمرکز می کند. دیدگاه مدرن این انحراف نشان می دهد که چگونه تاریکی رنگ به معنای منفی در ساخت خود مدرن و «دنیای جدید» گره خورده است.
دین اخلاقی: هرمنوتیک زندگی اخلاقی ریکور متأخر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James C Carter
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه با نوشته های بعدی پل ریکور درگیر است تا فلسفه او را به عنوان یک کل درک کند. بازسازی هرمنوتیک زندگی اخلاقی ریکور سهم قابل توجهی از او را در فلسفه دین معاصر نشان می دهد. هدف این هرمنوتیک تبیین دین اخلاقی است که انسانها را به طور جهانی بر اساس زندگی مشترک آنها به عنوان موجودات توانا به هم پیوند می دهد. برای تسهیل این هرمنوتیک، نشان خواهم داد که خوانش گزینشی از فلسفه ریکور، نقش محوری «اخلاق کوچک» او را در پل زدن آثار بعدی و قبلی‌اش آشکار می‌کند. انسان توانا (l'homme capable) در ریکور متأخر باید هم در رابطه با «اخلاق کوچک» و هم با معماری دین اخلاقی درک شود. تبیین هدف (تلوس) زندگی اخلاقی و هنجار («قانون اخلاقی») دین اخلاقی از «اخلاق کوچک» به نقش مهم ارسطو و کانت در معماری ریکور اشاره دارد. خود ریکور «معماری» را در اصطلاح کانتی به عنوان یک چارچوب انتقادی تعریف می‌کند، در حالی که برداشت متافیزیکی اسپینوزا از تلاش عقلانی (conatus) برای زندگی در کمال آن را به کار می‌گیرد. مفاهیم اصلی برگرفته از اسپینوزا، ارسطو و کانت در بازسازی کنونی هرمنوتیک ریکور مستتر هستند. سه بعد از زندگی اخلاقی در متافیزیک اسپینوزا، انسان‌شناسی ارسطو و فلسفه اخلاق کانت ظهور می‌کند و معماری ریکور را به ما می‌دهد. از نظر ریکور، هدف اخلاقی مبتنی بر متافیزیک توانایی انسان است و ماهیت خواستار «قانون» دین را اخلاقی می کند. این دین زندگی خوب را هدف تلاش انسان فرض می کند. اما به طور اساسی، این تز «پیکان دینداران» (la flèche du religieux) را آشکار می‌کند، زیرا سوژه‌های توانا را برانگیخته می‌کند تا زندگی را با و برای دیگران در نهادهای عادلانه در آغوش بگیرند. در نتیجه، زندگی به عنوان قلب دین اخلاقی ریکور آشکار می شود.
  • تعداد رکورد ها : 1276